محیا خانممحیا خانم، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

مامان فاطمه و بابا مرتضی

اسم و عید

سلام دختر قشنگم به سلامتی اسم نازت رو انتخاب کردیم و دیگه الان با اسم قشنگت صدات میکنیم دیگه حالا عضوی از خانواده ما شدی و من و بابا مرتضی کنار خریدهای عیدمون خریدهای شما رو هم کم کم انجام میدیم. من و بابا تصمیم گرفتیم به عشق زیارت عاشورا نام زیبای تو را محیا بگذاریم. امیدوارم اقام امام حسین همیشه پشت و پناهت باشه. کم کم داره عید از راه میرسه و ما اولین عید سه نفره مان رو جشن میگیریم و با این امید میگذرانیم که سال دیگه در کنار وجود خودت یا مقلب القلوب را بخوانیم. راستی یه ماهی کوچولو هم امسال به دو ماهی شب عیدمون اضافه میکنیم به نیتت تا بدونی که به یادت هستیم. امیدوارم همه ی دوستای مهربونم و همه کسانی که لحظات سال تحویل ر...
23 اسفند 1391

لحظه شیرین

چقدر قشنگه لحظه ای که دکتر میگه الحمدلله بچه سالمه اون موقع هست که احساس میکنی خدا با تمام وجودش کنارته و بهت ارامش بخشیده عزیز دل مامان امروز برای سلامتیت و اینکه شاهزاده ی مایی یا پرنسسمون رفتم سونو اولش دکتر کمی ما رو ترسوند و گفت که تو جایی که هستی مایعش کمه و باعث شده تو کمتر دست و پا بزنی اما بعد الحمدلله گفت همه چی خوبه. بعد از اینکه از سلامتت خیالم راحت شد ازش خواستم بهم بگه که همدم و مونسمی یا عصای دستم که خدا رو شکر همونی که از خدای مهربونم میخواستم شد و تو پرنسس کوچولو رو به ما هدیه داد. امیدوارم بتونم با توجه به احادیث پیغمبرمون تو رو تربیت کنم تا شرمنده خدا نشم. دوستت دارم دختر قشنگم. ...
7 اسفند 1391
1